سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هر که بگوید من دانشمندم، نادان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

بیانیه مشترک بسیج دانشجویی و جاد خلیج فارس

ارسال‌کننده : سید محمد در : 90/2/10 9:40 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

«امروز زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست» مقام معظم رهبری

این که جامعه ای برای ادامه ی حیات حقیقی خویش محتاج اهدافی است متناسب با ماهیت خود، امریست غیر قابل انکار.در این میان یکی از راه های جوامع برای ترغیب افراد جهت حرکت به سوی هدف اجتماع ، الگو قرار دادن افرادیست که توانسته اند به هدف متعالی اجتماع نائل آیند.در جامعه ی دینی که هدف آن قرب خداست،شهادت مفهومی است تجلی گر حد نهایت فنای فی الله که یک موجود خاکی می تواند به آن نائل آید و از این رو شهید الگوئی است که فراموش کردن او و یا کم توجهی نسبت به او ، فراموش کردن راه و هدف را در پی دارد.

شهید تجلی گر روح مقاومت ،ایثار و فداکاری - که لوازم بقا و استقلال هر جامعه ای هستند- و بالاتر از آن ها حجت خداست بر بندگانش.حجت خدا از این منظر که شهید با شهادت و عروج خویش، گواهی می دهد بر وجود این راه و هادیست بر امتداد آن ؛ همچون ستارگانی که گم گشتگان طریق را در تاریکی شب هدایتگرند . شهید با عروج خویش نه تنها ماندگار ترین سمفونی تاریخ- که سرود عشق است و از نوای عبودیت شنیده می شود- را سر میدهد، که دیگران را نیز به این همخوانی ماندگار دعوت می کند.


تلألو دیگر نور قدسی ای که شهید تجلی گر آن است، ذکر است. شهید با شهادتش گواهی می دهد بر عالم غیب و حقیقت لاهوتی که

عقل ناسوتی و چشم مادی نگر از رویت آن ناتوان است و از این منظر شهید، مانعی است در برابر اینک زدگی و در نتیجه فرو

رفتن یک جامعه ی معنوی در باتلاق خدا فراموشی و فساد که منتج از آن است.

با چنین وصفی،به فراموشی سپردن شهید، نه فراموش کردن یک شخص، مفهوم یا هر چیز دیگر است که فراموش کردن خود ذکر است و جامعه ای که ذکر را فراموش کند ، ریسمان خدا آگاهی اش را گسسته است و دیگر نخواهد توانست معنویت را در لفظ حقیقی اش فهم کند.

صبح امروز شاهد تشییع پیکر مطهر شهید"عبدالسید عباس نصاری" بودیم. شهیدی که سی سال پیش جانش را در راه تحقق آرمان های امام و امت خدادوست فدا کرد.آنچه قلب هر دوست دار طریقت امام و انقلاب را به درد می آورد ، این است که این شهید بزرگوار ، از روز پنجشنبه تا صبح تشییع بدون هیچ مراسمی در نمازخانه ی بنیاد شهید و به دور از چشمان امت شهید پرور ، قرار داشته است. این در حالی است که در طول این مدت نه مراسمی در جهت بهره بردن از فرصت حضور پیکر مبارکشان برگزار شد و نه حتی شب وداعی برای وداع با این فرزند روح الله برپا شده است.

حال سوالی در این میان مطرح است و آن ، این که نگه داشتن پیکر مبارک شهید برای سه شبانه روز به دور از چشم مردم و عشاق این طریقت چه معنائی دارد؟

آیا مسئولین این امر- تدفین پیکر مبارک شهید نصاری- باور ندارند که هیئات مذهبی برای قرائت دعای کمیل یا زیارت عاشورائی در کنار پیکر مبارک شهیدان ، سر و دست می شکنند؟

آقایان اگر نگران جنگ نرم و تهاجم فرهنگی هستید، بدانید برکت ورود شهید به شهر ما می توانست با متحول کردن حال و هوای شهر و اندیشیدن تدابیری- که متأسفانه آنچنان که باید اندیشیده نشد - معادل میلیاردها تومان و هزاران ساعت ، کار فرهنگی مؤثر باشد.

آقایان! در شرایطی که بزرگترین تابلو تبلیغاتی شهر به "جدائی نادر از سیمین" اختصاص دارد و تمامی بنر های شهر برای بزرگداشت مفهوم مدرن و موهومی به نام روز بوشهر بسیج می شوند، چه می شد اگر چند بنر برای اطلاع مردم از حضور فدائی روح الله اختصاص داده می شد؟

چرا نوبت به شهداء که می رسد به زیر نویس بسنده می کنیم؟ آن هم یک روز قبل از مراسم تشییع.

آقایان!در شرایطی که جدیدترین تیپ های صادراتی غرب برای ما ، فضای ساحل شهرمان را متعفن کرده اند و کنسرت های موسیقی نفسانیت زده، نَفَس شهر را بریده اند، آیا بهتر نبود که با ورود پررنگ شهیدی به شهر، سر و روی شهرمان کمی صبغة الله بگیرد؟

آقایان! در شرایطی که رسالت رساندن پیام حسین(ع) را مجری ها ئی بر عهده می گیرند که حرام بیِّنِشان(تراشیدن صورت) را حتی در شب شهادت حسین (ع) هم ترک نمی کنند، رسانه ای بهتر از شهید برای رساندن پیام عاشورا سراغ دارید؟

آقایان! در شرایطی که موسیقی مطرب را با توجیه باور نکردنی بومی بودن به خورد فرزندان معصوم این خاک مظلوم می دهند، کدام سمفونی را دلنشین تر از سمفونی شهادت برای بیدار کردن قلوب خواب زده سراغ دارید؟

آقایان!مگر فراموش کرده ایم که شهیدان سرداران حقیقی و فدائیان همیشه جاوید انقلابمان هستند؟

و مگر نه اینکه فدائی صدیقه ی کبری و سردار خاک های نرم کوشک در شرایطی پیکر قدسی خویش را به همگان نمایانده است که خودی و اجنبی در خون کردن دل فرزند زهرا از هم پیشی گرفته اند؟

اگر جز این است پس تلألؤ پیکر شهید برونسی آن هم یک روز پس از سخنان تکان دهنده ی فرزند زهرا چه تأویلی دارد؟

برای آن ها که حوادث عالم را در محدوده ی عقل آخوربین خود معنا می کنند، این تجلی ، حادثه ای اتفاقی است اما برای آن ها که ید الله را در پس تمامی حوادث عالم می بینند، این خودنمائی پیکر بی سر عبدالحسین تأویلی ندارد جز لبیک گفتن به أین عمار فرزند زهرا.

آقایان! خوب است کمی به دور از های و هوی اهل جَلوت ، کمی با خویشتن خویش خلوت کنیم و بنگریم که تا کی می خواهیم با غفلت بی دلیلمان نعمات بینه ی الهی را کفران کنیم؟

"ای شهید! ای آنکه بر کرانه ی ازلی و ابدی وجود بر نشسته ای، دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب برون کش!"



کلمات کلیدی :

جنبش  وبلاگی حمایت از طلبه سیرجانی